بی‌توجهی رسانه‌های اجتماعی به رفاه کاربران دارای معلولیت

دسترسی به رسانه‌های اجتماعی در زندگی روزمره‌ افراد کم‌توان نقش مهمی ایفا می‌کند

Pexel

به نظر بازاريابان، تغيير دادن شكل و شمايل رسانه‌هاي اجتماعي آنلاین از اهميت اساسي برخوردار است. اما كمابيش به‌طور يقين مي‌توان گفت كه اين كار واكنش منفي كاربران را هم در پي دارد. بنابراين سيل گلايه از شكل و شمايل جديد توييتر كه در چند هفته‌ي گذشته شاهد آن بوده‌ايم كسي را متعجب نمي‌كند، اما براي بسياري از كاربران كم‌توان مشكلات جدي پديد آورده است. بازآرايي توييتر سبب شده است تا ديگران در كاربري آن راحت نباشند. در حالي كه كاربري توييتر براي ما كم‌توان‌ها به زحمتي شاق تبديل شده است. در ضمن اين مشكلي همه‌گير در شركت‌هاي رسانه‌هاي اجتماعي است كه از نيازهاي كاربران كم توان غفلت مي‌كنند.

يعني طراحي‌ها به شدت بر خوش‌نماسازي و ترغيب كاربران به استفاده از امكانات جديد متمركز مي‌شود و كاربردهاي اساسي كه در جلب توجه كاربران اهميت فراواني دارند غالباً مورد غفلت قرار مي‌گيرند.

براي مثال در توييتر جديد با جريان مداوم و بي‌خبر پيام‌ها روبرو هستيم و براي آن كه بتوانيم آن‌ها را بخوانيم بايد دائماً حركت‌هاي طوماري رو به بالا در صفحه انجام دهيم. اگر هم بخواهيم به پيام نيمه‌كاره‌اي چيزي اضافه كنيم پيش از آن كه جاي آن را چيز ديگري بگيرد، بايد روي آن كليك كنيم. چنين كاري نيز دشوار خواهد بود، اگر در سريع حركت دادن دست مشكل داشته باشيم و نتوانيم از دگمه‌ي حركت طوماري روي ماوس استفاده كنيم (يعني عارضه‌‌اي كه در افراد دچار آسيب‌هاي مفصلي عموميت دارد).

از آن‌جا كه در حال حاضر واسط نسخه‌ي رايانه‌اي توييتر را هم از نسخه‌ي همراه آن گرته‌برداري مي‌كنند در كل حركت‌هاي طوماري بيش‌تري لازم مي‌شود و حتي اگر بتوان با كوچكي اندازه‌ي قلم‌ها كنار آمد كاهش تعداد پيام‌هاي توييتري واقعي روي صفحه نمايش به اين معضل دامن مي‌زند. در ضمن اين مشكلات فقط مشتي از خروار هستند.

امكاناتي مثل افزايش اختيارات در مورد اندازه‌ي قلم و روشنايي صفحه‌ي نمايش به لحاظ نظري مطلوب مي‌نمايند اما در بهترين حالت نوعي ويترين‌آرايي هستند زيرا به هر حال اكثر رايانه‌ها و مرورگرها از چنين امكاناتي برخوردار هستند. با اين حال وقتي دسترس‌پذيري مد نظر طراحان باشد معمولاً بر اين‌گونه چيزها تمركز مي‌كنند كه نشان مي‌دهد كه چقدر دسترس‌پذيري ماهيت ثانوي دارد و از اركان طرح اصلي نيست.

يكي از گزينه‌هاي مطلوب نيز كه كاهش دادن آلايندگي بصري از طريق غيرفعال كردن پويانمايه‌ها است که گرفتاري‌هايي دارد و به جاي آن‌كه امكان بهره‌مندي از مواهب امكانات جديد را براي كاربران كم‌توان فراهم كند توييت‌شمار زنده را غيرفعال مي‌كند كه يكي از اندك‌شمار امكانات جديد به راستي هيجان‌انگيز براي كاربران است. بنابراين آن دسته از كاربران و از جمله شمار زيادي از مبتلايان به درخودماندگي كه بابت تمامي آن موارد گيج‌كننده‌ به زحمت مي‌افتند به ناچار از خير قابليت‌هاي كاربردي مي‌گذرند و دسترسي مديريت‌پذير را برمي‌گزينند.

اما آيا اين افراد نبايد همان نوع قابليت كاربردي مورد توقع ديگران را توقع داشته باشند؟ اگر اين امكانات را تجملي در نظر بگيريم چندان مهم به شمار نمي‌آيند اما براي انبوه فزاينده‌اي از مردم كه از توييتر در كار خود استفاده مي‌كنند داستان به كلي فرق مي‌كند.

سرچشمه مشكل نيز از همين‌جا است. رسانه‌هاي اجتماعي بخشي از محيط كار نوين هستند و وقتي افراد كم‌توان از آن‌ها حذف شوند باز هم محدوديتي براي قابليت ما كم‌توان‌ها در انجام كارها پيش مي‌آيد كه كاملاً اجتناب‌پذير است.

اين وضعيت به انزواي اجتماعي نيز دامن مي‌زند. طبق گزارش مؤسسه‌ي خيريه‌ي احساس در سال ۲۰۱۷ نيمي از افراد كم‌توان دچار تنهايي مزمن بودند و ۲۶ درصد افراد ناكم‌توان فعالانه از تعامل با آن‌ها پرهيز داشتند. رسانه‌هاي اجتماعي مي‌توانند راهكار مطلوبي براي رفع اين معضل باشند زيرا موانع فيزيكي را كنار مي‌زنند و به شرطي كه بتوانيم به آنها دسترسي داشته باشيم مجموعه بسيار فراخ‌تري از دوستان بالقوه را در دسترس قرار مي‌دهند. گرفتاري‌هاي فعاليت آنلاین غالباً پيش‌پاافتاده مي‌نمايند در حالي كه بر جهان واقعي اثر مي‌گذارند.

اين مشكلات را چه‌طور مي‌توان برطرف كرد؟ طراحان بايد در مراحل بسيار اوليه‌ي فرايند طراحي با كاربران كم‌توان مشورت كنند و همچنين كانون توجه خود را تغيير دهند. يعني كم‌تر به وجوه زيباشناختي بها دهند (برخلاف خواست تبليغات‌دهندگان) و بيش‌تر به چگونگي تعامل واقعي كاربران با محصول بپردازند. بايد موضوعاتي مثل ميزان حركت‌ها يا شمار كليك‌هاي لازم براي تكميل كارهاي اساسي را مد نظر داشته باشند و بايد (در كل رسانه‌هاي اجتماعي) خيلي بيش‌تر به بينندگان صفحه نمايش توجه داشته باشند.

در ضمن نبايد فقط به صرف آن كه فكر مي‌كنند تنها كسر كوچكي از كاربران‌شان به اطلاعات نياز دارند، اين اطلاعات را به حالت پنهان در آورند. هر چه دسترسي كلي پرزحمت‌تر باشد، جستجو كردن راه‌نمايي راجع به ميان‌برهاي مخفي در فضاي وب دشوارتر مي‌شود و اين موارد بايد به طور واضع و آشكار در فهرست تنظيمات آمده باشند. برخلاف نظر برخي‌ها، افراد كم‌توان اعضاي باشگاهي محرمانه نيستند كه به چنين اطلاعاتي دسترسي آني داشته باشند. در ضمن اين اطلاعات به بسياري از افراد ناكم‌توان هم كمك مي‌كنند.

اكنون دسترسي داشتن به رسانه‌هاي اجتماعي وجهي كليدي از زندگي عادي است. انقلاب ارتباطات مي‌تواند كارهاي زيادي براي افزايش فراگيري و برابري انجام دهد به شرط آن كه دقت كافي براي پشت سر نگذاشتن افراد وجود داشته باشد.

این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

www.independent.co.uk/voices

© The Independent

بیشتر از جهان